خلوتی عاشقانه

خلوتی عاشقانه

خلوتی عاشقانه

خلوتی عاشقانه

کاش می شد ..........

کاش می شد بار دیگر سرنوشت از سر نوشت

کاش می شد هر چه هست بر دفتر خوبی نوشت

کاش می شد از قلمهایی که بر عالم رواست

با محبت با وفا با مهربانیها نوشت

کاش می شداشتباه هرگز نبودش در جهان

داستان زندگانی بی غلط حتی نوشت

کاش دلها از ازل مهمور حسرتها نبود

کاین همه ای کاشها بر دفتر دلها نوشت



 
نظرات 3 + ارسال نظر
Choobin سه‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 14:20


یک روز رسد غمی به اندازه ی کوه ، یک روز رسد نشاط به اندازه دشت ، افسانه ی زندگی این چنین است عزیزم در سایه کوه باید از دشت گذشت.

Choobin چهارشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:11

چه می شد دستانم به دستانت گره می شد
چه می شد آغوشم در آغوش خوش تو جا می شد
چه می شد اشکهایم با لبخندت یکی می شد
چه می شد بوسه هایم بر گونه های سرخت جاری می شد
چه می شد گل هایی را که هدیه دادم در قلب تو سبد سبد عشق می شد.

صونا شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 19:12 http://hoveyat.blogsky.com


سلام هستی جان و عذر منو بابت این همه تاخیر پذیرا باش؛هرچند که همه ی این ها بهانه است،ولی چه کنم که همین بهانه های الکی تمام زندگیم شدن و وقتی هرچند کوتاه برای سر زدن به دوستان نذاشته!
متن هاتو خوندم و چه با سلیقه انتخاب کردی! ولی از شعر ی که به خط حمید مصدق گذاشته بودی بیشتر لذت بردم، به سلیقه ات احسنت می گم.
البته این شعر آخرت هم زیبا بود و آن اینکه:
کاش می شد بار دیگر سرنوشت از سر نوشت!
ولی از آن مهمتر اینه که بتونیم طوری زندگی کنیم که به چنین چیزی احتیاج نداشته باشیم.
به امید روزهای بهتر
"معبودت نگهدارت"

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد